درود بر همراهان گرامی
چندی پیش دوستی برایم نوشت: «اوصیکم به واکاوی مجدد». از سخنانی که با ایشان گفته بودم رنجیدهخاطر بود. خود را کاویدم و حق را به جانب ایشان دیدم.
این بنده آدم بیآدابی نیست و حرمت دوستان نگه میدارد، اما گاه به قول نظامی «چون خری که جو بیند» یا «چو صرعی که ماه نو بیند» شیفتگی میکند. چندسال نیز پیش با استادی عزیز سخنی گفتم که هنوز از آن شرمگینم.
همواره فکر میکردم «عند الاحباب تسقط الاداب»، اما دیدم عزیزالدین نسفی گفته است: «عادت خواص آن است که هرچند دوستی و محبت زیاده میشود آداب و نگهداشت زیاده میکنند و عادت عوام آن است که هرچند دوستی و محبت بیشتر میشود آداب و نگهداشت کمتر میکنند و این عادت بد است». از سر مهر، به قرآنی که اندر سینه دارید، گر از بنده لغوی دیده یا شنیدهاید ببخشایید!
سپاس و درود
م.ب.