"روزی یک آیه با قرآن کریم"

حفظ و قرائت قرآن، قرآن پژوهی و مطالعات قرآنی-ادبی

"روزی یک آیه با قرآن کریم"

حفظ و قرائت قرآن، قرآن پژوهی و مطالعات قرآنی-ادبی

یادداشت پنجاه و نهم: آیات 131 تا 201 سروه بقره که ارسال شده است

إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمینَ. [و یاد کنید] هنگامى که پروردگارش به او فرمود: تسلیم باش. گفت: به پروردگار جهانیان تسلیم شدم.131

و وَصَّى بِها إِبْراهیمُ بَنِیهِ و یَعْقوبُ یا بَنِیَّ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّینَ فَلا تَموتُنَّ إَلاَّ و أَنتُم مُّسْلِمونَ. و ابراهیم و یعقوب پسرانشان را به آیین اسلام سفارش کردند که اى پسران من! یقیناً خدا این دین را براى شما برگزیده، پس شما باید جز در حالى که مسلمان باشید نمیرید.132

أَمْ کُنتُمْ شُهَداءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقوبَ الْمَوْتُ إِذْ قالَ لِبَنِیهِ ما تَعْبُدونَ مِن بَعْدی قالواْ نَعْبُدُ إِلَـهَکَ و إِلَـهَ آبائِکَ إِبْراهِیمَ وَإِسْماعیلَ و إِسْحاقَ إِلَـهاً واحِداً و نَحْنُ لَهُ مُسْلِمونَ. آیا شما هنگامى که یعقوب را مرگ در رسید حاضر بودید؟ آن گاه که به پسران خود گفت: پس از من چه چیزى را می پرستید؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که خداى یگانه است می پرستیم، و ما تسلیم اوییم.133

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ و لَکُم مّا کَسَبْتُمْ و لا تُسْأَلونَ عَمَا کانوا یَعْمَلونَ. آنان گروهى بودند که درگذشتند، آنچه [از طاعت و معصیت] به دست آوردند مربوط به خود آنان است، و آنچه شما به دست آوردید مربوط به خود شماست؛ و شما در برابر آنچه آنان انجام میدادند، مسؤول نیستید.134

و قالوا کونوا هوداً أَوْ نَصارَى تَهْتَدوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً و ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکینَ. و [اهل کتاب به مردم مؤمن] گفتند: یهودى یا نصرانى باشید تا هدایت یابید. بگو: بلکه از آیین ابراهیم یکتاپرست و حق‏گرا [پیروى مى‏کنیم] و او هرگز از مشرکان نبود.135 

 

قولوا آمَنّا بِاللّهِ و ما أُنزِلَ إِلَیْنا و ما أُنزِلَ إِلَى إِبْراهیمَ و إِسْماعیلَ و إِسْحاقَ و یَعْقوبَ و الأسْباطِ و ما أُوتِیَ موسَى و عِیسَى و ما اوتِیَ النَّبِیّونَ مِن رَّبِّهِمْ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ و نَحْنُ لَهُ مُسْلِمونَ. بگویید ما به خدا و آنچه به سوى ما نازل شده و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگانِ آنان فرود آمده و به آنچه به موسى و عیسى و آنچه به پیامبران از ناحیه پروردگارشان داده شده ایمان آوردیم؛ میان هیچ یک از آنان فرقى نمى‏گذاریم و ما در برابر او تسلیم هستیم.136

فَإِنْ آمَنوا بِمِثْلِ ما آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا و إِن تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ فِی شِقاقٍ فَسَیَکْفِیکَهُمُ اللّهُ و هُوَ السَّمیعُ الْعَلیمُ. پس اگر آنان هم به آنچه شما به آن ایمان آورده‏اید، ایمان آورند، مسلماً هدایت یافته اند، و اگر روى برتابند جز این نیست که در ستیز و دشمنى اند؛ پس به زودى خدا شرّ آنان را دفع خواهد کرد؛ و او شنوا و داناست.137

صِبْغَةَ اللّهِ و مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً و نَحْنُ لَهُ عابِدونَ. رنگ خدا را [انتخاب کنید] و چه کسى رنگش نیکوتر از رنگ خداست؟ و ما فقط پرستش کنندگان اوییم.138

قُلْ أَتُحآجُّونَنا فِی اللّهِ و هُوَ رَبُّنا و رَبُّکُمْ و لَنا أَعْمالُنا و لَکُمْ أَعْمالُکُمْ و نَحْنُ لَهُ مُخْلِصونَ. بگو: آیا با ما در باره خدا گفتگوى بی منطق می کنید؟ در حالى که او پروردگار ما و شماست؛ و اعمال ما مربوط به خود ما و اعمال شما مربوط به خود شماست، و ما براى او اخلاص می ورزیم.139

أَمْ تَقولونَ إِنَّ إِبْراهِیمَ و إِسْماعیلَ و إِسْحاقَ و یَعْقوبَ و الأسْباطَ کانوا هوداً أَوْ نَصارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللّهُ و مَنْ أَظْلَمُ مِمَّن کَتَمَ شَهادَةً عِندَهُ مِنَ اللّهِ و ما اللّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلونَ. آیا مى‏گویید ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نوادگان آنان یهودى یا نصرانى بودند؟! بگو: شما داناترید یا خدا؟ وستمکارتر از کسى که شهادتى را که از خدا نزد اوست پنهان کند کیست؟ وخدا از آنچه انجام میدهید بیخبر نیست.140

تِلْکَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَها ما کَسَبَتْ و لَکُم مّا کَسَبْتُمْ و لا تُسْأَلونَ عَمّا کانوا یَعْمَلُونَ. آنان گروهى بودند که درگذشتند؛ آنچه به دست آوردند مربوط به خود آنان است و آنچه شما به دست آوردید مربوط به خود شماست و شما در برابر آنچه آنان انجام میدادند مسؤول نیستید.141

سَیَقولُ السُّفَهاءُ مِنَ النَّاسِ ما وَلاّهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتی کانوا عَلَیْها قُل لِّلّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ یَهْدی مَن یَشاءُ إِلَى صِراطٍ مُّسْتَقِیمٍ. مردم سبک مغز خواهند گفت: چه چیزى مسلمانان را از قبله اى که بر آن بودند [به سوى کعبه] گردانید؟ بگو: مالکیّت مشرق و مغرب فقط ویژه خداست، هر که را بخواهد به راه راست هدایت میکند.142

و کَذَلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَکُونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ و یَکونَ الرَّسُولُ عَلَیْکُمْ شَهِیداً و ما جَعَلْنا الْقِبْلَةَ الَّتی کُنتَ عَلَیْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَن یَتَّبِعُ الرَّسولَ مِمَّن یَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ و إِن کانَتْ لَکَبِیرَةً إِلاّ عَلَى الَّذینَ هَدَى اللّهُ و ما کانَ اللّهُ لِیُضیعَ إِیمانَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤوفٌ رَّحیمٌ. و همان گونه [که شما را به راه راست هدایت کردیم] شما را امتى میانه و معتدل قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه باشد. و ما قبله‏اى را که بر آن بودى فقط به خاطر این قرار دادیم تا کسانى که از پیامبر پیروى مى‏کنند از کسانى که از اسلام و اطاعت پیامبر برمى‏گردند معلوم و مشخص کنیم؛ گر چه این حکم جز بر کسانى که خدا هدایتشان کرده گران و دشوار بود. و خدا بر آن نیست که ایمان شما را تباه کند؛ زیرا خدا به همه مردم رؤوف و مهربان است.143

قَد نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ و حَیْثُ ما کُنتُمْ فَوَلُّواْ وُجوِهَکُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ لَیَعْلَمونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ و ما اللّهُ بِغافِلٍ عَمّا یَعْمَلونَ. ما گردانیدن رویت را به آسمان مى‏بینیم؛ پس یقیناً تو را به سوى قبله‏اى که آن را بپسندى برمى گردانیم؛ پس رویت را به سوى مسجدالحرام گردان و هر جا که باشید روى خود را به سوى آن برگردانید. و مسلماً اهل کتاب میدانند که این تغییر قبله از سوى پروردگارشان درست و حق است؛ و خدا از آنچه انجام میدهند، بیخبر نیست.144

و لَئِنْ أَتَیْتَ الَّذینَ أُوْتوا الْکِتابَ بِکُلِّ آیَةٍ مّا تَبِعوا قِبْلَتَکَ و ما أَنتَ بِتابِعٍ قِبْلَتَهُمْ و ما بَعْضُهُم بِتابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ و لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُم مِّن بَعْدِ ما جاءکَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّکَ إِذَاً لَّمِنَ الظّالِمینَ. به خدا سوگند اگر براى اهل کتاب هر نشانه و دلیلى بیاورى از قبله تو پیروى نمى‏کنند و تو هم از قبله آنان پیروى نخواهى کرد و [نیز] برخى از آنان [که یهودى‏اند] از قبله دیگران [که نصرانى‏اند] پیروى نخواهند کرد. اگر پس از دانشى که برایت آمده از هوا و هوس‏هاى آنان پیروى کنى، مسلماً در آن صورت از ستمکاران خواهى بود.145

الَّذینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفونَهُ کَما یَعْرِفونَ أَبْناءهُمْ و إِنَّ فَریقاً مِّنْهُمْ لَیَکْتُمونَ الْحَقَّ و هُمْ یَعْلَمونَ. اهل کتاب، پیامبر اسلام را مى‏شناسند به گونه‏اى که پسران خود را مى‏شناسند؛ و مسلماً گروهى از آنان حق را در حالى که می دانند، پنهان میدارند.146

الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَلا تَکونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرینَ. حق از سوى پروردگار توست؛ بنابراین از تردید کنندگان نسبت به حق مباش.147

و لِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیها فَاسْتَبِقوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکونواْ یَأْتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ. براى هر گروهى قبله اى است که خدا گرداننده روى آن گروه به آن قبله است؛ پس به جانب نیکیها و کارهاى خیر پیشى جویید. خدا همه شما را هر جا که باشید می آورد؛ مسلماً خدا بر هر کارى تواناست.148

و مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ و إِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّکَ و ما اللّهُ بِغافِلٍ عَمّا تَعْمَلونَ. از هر جا بیرون شدى رویت را به سوى مسجدالحرام بگردان. بدون تردید این فرمان از نزد پروردگارت درست و حق است و خدا از آنچه انجام میدهید بى‏خبر نیست.149

و مِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ و حَیْثُ ما کُنتُمْ فَوَلّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلاّ یَکونَ لِلنّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَموا مِنْهُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ و اخْشَوْنی و لأُتِمَّ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ و لَعَلَّکُمْ تَهْتَدونَ. و از هرجا بیرون شدى رویت را به سوى مسجدالحرام بگردان؛ و هر جا که باشید، رویتان را  به سوى آن بگردانید، تا مردم را جز ستمکاران بر ضد شما دلیل و برهانى نباشد. بنابراین از آنان نترسید و از من بترسید، و [تغییر قبله] براى آن است که نعمتم را بر شما کامل کنم تا هدایت شوید.150

کَما أَرْسَلْنا فیکُمْ رَسولاً مِّنکُمْ یَتْلو عَلَیْکُمْ آیاتِنا و یُزَکّیکُمْ و یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ و الْحِکْمَةَ و یُعَلِّمُکُم مّا لَمْ تَکونوا تَعْلَمونَ. همان گونه که در میان شما رسولى از خودتان فرستادیم که همواره آیات ما را بر شما می خواند و شما را پاک و پاکیزه می کند و کتاب و حکمت به شما می آموزد وآنچه را نمی دانستید به شما تعلیم می دهد.151

فَاذْکُرونی أَذْکُرْکُمْ و اشْکُرُواْ لی و لا تَکْفُرونِ. پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا سپاس گزارید و کفران نعمت نکنید.152

یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنوا اسْتَعینوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ. اى اهل ایمان از صبر و نماز کمک بخواهید زیرا خدا با صابران است.153

و لا تَقولوا لِمَنْ یُقْتَلُ فی سَبیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ و لَکِن لاّ تَشْعُرونَ. و به آنان که در راه خدا کشته مى‏شوند مرده نگویید، بلکه داراى حیات‏اند، ولى شما درک نمى‏کنید.154

و لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوفِ و الْجُوعِ و نَقْصٍ مِّنَ الأَمَوالِ و الأنفُسِ و الثَّمَراتِ و بَشِّرِ الصّابِرینَ. و بى‏تردید شما را به چیزى اندک از ترس و گرسنگى و کاهش بخشى از اموال و کسان و محصولات [نباتى یا ثمرات باغ زندگى از زن و فرزند] آزمایش میکنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.155

الَّذینَ إِذا أَصابَتْهُم مُّصِیبَةٌ قالوا إِنّا لِلّهِ و إِنّا إِلَیْهِ راجِعونَ. همان کسانى که چون بلا و آسیبى به آنان رسد گویند: ما مملوک خداییم و یقیناً به سوى او بازمیگردیم.156

أُولَـئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِّن رَّبِّهِمْ و رَحْمَةٌ و أُولَـئِکَ هُمُ الْمُهْتَدونَ. آنانند که درودها و رحمتى از سوى پروردگارشان بر آنان است و آنانند که هدایت یافته اند.157

إِنَّ الصَّفا و الْمَرْوَةَ مِن شَعآئِرِ اللّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَیْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَیْهِ أَن یَطَّوَّفَ بِهِما و مَن تَطَوَّعَ خَیْراً فَإِنَّ اللّهَ شاکِرٌ عَلیمٌ. بى‏تردید صفا و مروه از نشانه هاى خداست؛ پس کسى که حج خانه کعبه کند یا عمره انجام دهد، بر او گناهى نیست که بر آن دو طواف کند. و کسى که کار نیکى انجام دهد، بدون تردید خدا پاداش دهنده و داناست.158

إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـئِکَ یَلعَنُهُمُ اللّهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ. یقیناً کسانى که آنچه را ما از دلایل آشکار و هدایت نازل کردیم، پس از آنکه همه آن را در کتاب [تورات و انجیل] براى مردم روشن ساختیم، پنهان مى‏کنند خدا لعنتشان مى‏کند، و لعنت کنندگان هم لعنتشان مى‏کنند.159

إِلاَّ الَّذینَ تابوا و أَصْلَحُواْ و بَیَّنوا فَأُوْلَـئِکَ أَتوبُ عَلَیْهِمْ و أَنَا التَّوّابُ الرَّحیمُ. مگر کسانى که توبه کردند، و [مفاسد خود را] اصلاح نمودند، و [آنچه را پنهان کرده بودند] براى مردم روشن ساختند، پس توبه آنان را میپذیرم؛ زیرا من بسیار توبه‏پذیر و مهربانم.160

إِنَّ الَّذینَ کَفَروا و ماتوا و هُمْ کُفّارٌ أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللّهِ و الْمَلآئِکَةِ و النّاسِ أَجْمَعینَ. قطعاً کسانى که کافر شدند، و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنان است.161

خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ و لا هُمْ یُنظَرونَ. در آن لعنت جاودانه‏اند، نه عذاب از آنان سبک شود و نه مهلتشان دهند [تا عذر خواهى کنند.162

و إِلَـهُکُمْ إِلَهٌ واحِدٌ لاّ إِلَهَ إِلاّ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحیمُ. و خداى شما خداى یگانه است، جز او خدایى نیست، رحمتش بى‏اندازه و مهربانى‏اش همیشگى است.163

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ و الأَرْضِ و اخْتِلاَفِ اللَّیْلِ و النَّهارِ و الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فی الْبَحْرِ بِما یَنفَعُ النّاسَ و ما أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن مّاءٍ فَأَحْیا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِها و بَثَّ فیها مِن کُلِّ دآبَّةٍ و تَصْریفِ الرِّیاحِ و السَّحابِ الْمُسَخِّرِ بَیْنَ السَّماءِ و الأَرْضِ لآیاتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلونَ. بى‏تردید در آفرینش آسمان‏ها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتى‏هایى که در دریاها به سود مردم روانند و بارانى که خدا از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگى‏اش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبنده‏اى پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، نشانه‏هایى است براى گروهى که مى‏اندیشند.164

و مِنَ النّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دونِ اللّهِ أَنداداً یُحِبّونَهُمْ کَحُبِّ اللّهِ و الَّذینَ آمَنوا أَشَدُّ حُبّاً لِّلّهِ و لَوْ یَرَى الَّذینَ ظَلَموا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلّهِ جَمیعاً و أَنَّ اللّهَ شَدیدُ الْعَذابِ. و برخى از مردم به جاى خدا معبودهایى انتخاب مى‏کنند که آنها را آن گونه که سزاوار است خدا را دوست داشته باشند، دوست مى‏دارند؛ ولى آنان که ایمان آورده‏اند، محبت و عشقشان به خدا بیشتر و قوى‏تر است. و کسانى که ستم روا داشتند، هنگامى که عذاب را ببینند، بى‏تردید بفهمند که همه قدرت ویژه خداست و خدا سخت کیفر است.165

إِذْ تَبَرَّأَ الَّذینَ اتُّبِعوا مِنَ الَّذینَ اتَّبَعوا و رَأَوُاْ الْعَذابَ و تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الأَسْبابُ. در آن هنگام پیشوایان [شرک و کفر] از پیروانشان بیزارى جویند، و عذاب را مشاهده کنند، و همه دست‏آویزها و پیوندها از آنان بریده شود.166

و قَالَ الَّذِینَ اتَّبَعوا لَوْ أَنَّ لَنا کَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ کَما تَبَرَّؤُواْ مِنّا کَذَلِکَ یُریهِمُ اللّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَیْهِمْ و ما هُم بِخارِجینَ مِنَ النّارِ. و آنان که [از پیشوایان شرک و کفر] پیروى کردند گویند: کاش براى ما بازگشتى بود تا ما هم از آنان بیزارى مى‏جستیم، همان گونه که آنان از ما بیزارى جستند. خدا این گونه اعمالشان را که براى آنان مایه اندوه و دریغ است به آنان نشان مى‏دهد و اینان هرگز از آتش بیرون آمدنى نیستند.167

یا أَیُّها النّاسُ کُلوا مِمّا فی الأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً و لا تَتَّبِعوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبینٌ. اى مردم! از آنچه در زمین حلال و پاکیزه است بخورید و از گام‏هاى شیطان پیروى نکنید؛ زیرا او نسبت به شما دشمنى آشکار است.168

إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسّوءِ و الْفَحْشاء و أَن تَقولوا عَلَى اللّهِ ما لا تَعْلَمونَ. شیطان فقط شما را به بدى و زشتى فرمان مى‏دهد و اینکه جاهلانه امورى را به خدا نسبت دهید.169

و إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعوا ما أَنزَلَ اللّهُ قالوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءنا أَوَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لاَ یَعْقِلونَ شَیْئاً و لاَ یَهْتَدونَ. و هنگامى که به آنان گویند: از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید، مى‏گویند: نه، بلکه از آیینى که پدرانمان را بر آن یافتیم پیروى مى‏کنیم. آیا با اینکه پدرانشان چیزى نمى‏فهمیدند و راه نمى‏یافتند [چنین می کنند؟]170.

و مَثَلُ الَّذینَ کَفَروا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاء و نِداء صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَعْقِلونَ. داستان [کسی که به حق دعوت می کند] کافران [را]، مانند کسى است که به حیوانى بانگ مى‏زند ولى آن حیوان جز آوا و صدا نمى‏شنود. آنان کر و لال و کورند، به همین سبب اندیشه نمى‏کنند.171

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُلوا مِن طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ و اشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَاهُ تَعْبُدونَ. اى اهل ایمان از انواع میوه‏ها و خوردنى‏هاى پاکیزه‏اى که روزى شما کرده‏ایم بخورید و خدا را سپاس گزارید، اگر فقط او را مى‏پرستید.172

إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ و الدَّمَ و لَحْمَ الْخِنزیرِ و ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ و لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ. بی تردید، خدا مردار و خون و گوشت خوک و حیوانى را که [هنگام ذبح] نام غیر خدا بر آن برده شده، بر شما حرام کرده. پس کسى که [براى نجات جانش از خطر] به خوردن آنها ناچار شود در حالى که خواهان لذت نباشد و از حدّ لازم تجاوز نکند، گناهى بر او نیست؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.173 (این آیه ناظر به حرمت گوشت خوک و نیز قاعده اضطرار در فقه اسلامی و از آیات الاحکام است)

إِنَّ الَّذینَ یَکْتُمونَ ما أَنزَلَ اللّهُ مِنَ الْکِتابِ و یَشْتَرونَ بِهِ ثَمَناً قَلیلاً أُولَـئِکَ ما یَأْکُلونَ فی بُطونِهِمْ إِلاَّ النّارَ و لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ و لا یُزَکِّیهِمْ و لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ. قطعاً کسانى که آنچه را خدا از کتاب نازل کرده پنهان مى‏کنند و در برابر این پنهانکارى بهاى اندکى به دست مى‏آورند، جز آتش به شکم‏هاى خود نمى‏ریزند. و خدا روز قیامت با آنان سخن نمى‏گوید و پاکشان نمى‏کند و براى آنان عذابى دردناک است.174

أُولَـئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُاْ الضَّلالَةَ بِالْهُدَى و الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ. اینانند که گمراهى را به جاى هدایت و عذاب را به عوض آمرزش خریده‏اند، شگفتا! چه شکیبایند بر آتش.175

ذَلِکَ بِأَنَّ اللّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ و إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُواْ فی الْکِتابِ لَفی شِقاقٍ بَعیدٍ. آن عذاب به خاطر این است که خدا کتاب آسمانى را به درستى و راستى نازل کرد و یقیناً آنان که در کتاب اختلاف کردند [تا حقایق از مردم پنهان بماند] در دشمنى دور و درازى قرار دارند.176

لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلّوا وُجوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ و الْمَغْرِبِ و لَـکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ و الْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلآئِکَةِ و الْکِتابِ و النَّبِیِّینَ و آتَى الْمالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى و الْیَتامَى و الْمَساکینَ و ابْنَ السَّبیلِ و السّآئِلینَ و فِی الرِّقابِ و أَقامَ الصَّلاةَ و آتَى الزَّکاةَ و الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدوا و الصّابِرینَ فی الْبَأْساءِ و الضَّرّاءِ و حینَ الْبَأْسِ أُولَـئِکَ الَّذینَ صَدَقوا و أُولَـئِکَ هُمُ الْمُتَّقونَ

نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، رفتار] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده‏اند و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مى‏دهند، و نماز را برپاى مى‏دارند، و زکات مى‏پردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند.177

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ و الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ و الأُنثَى بِالأُنثَى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ و أَداء إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذَلِکَ تَخْفیفٌ مِّن رَّبِّکُمْ و رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ

اى اهل ایمان! در مورد کشته‏شدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر مقتول مورد چیزى از عفو قرار گرفت (دیه و خون‏بها) پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خون‏بها با نیکویى و خوش‏رویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است.178

و لَکُمْ فی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِیْ الأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ. اى صاحبان خرد! براى شما در قصاص مایه زندگى است، باشد که [از ریختن خون مردم بدون دلیل شرعى] بپرهیزید.179

کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیْراً الْوَصِیَّةُ لِلْوالِدَیْنِ وَالأقْربِینَ بِالْمَعْروفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقینَ. بر شما مقرّر و لازم شده چون یکى از شما را مرگ در رسد، اگر مالى از خود به جا گذاشته است، براى پدر و مادر و خویشان به طور شایسته و پسندیده وصیت کند. این حقّى است بر عهده پرهیزکاران.180

فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِینَ یُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ. پس کسانى که بعد از شنیدن وصیت آن را تغییر دهند، گناهش فقط بر عهده آنانى است که تغییرش مى‏دهند؛ یقیناً خدا شنوا و داناست.181

فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ. پس کسى که از انحراف وصیت کننده [در مورد حقوق ورثه] یا از گناه او [که به کار نامشروع و ناحقّى وصیت کند] بترسد و میان ورثه [با تغییر دادن وصیت بر اساس احکام دین] اصلاح دهد، گناهى بر او نیست؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.182

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقونَ. اى اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید.183

أَیّاماً مَّعْدُوداتٍ فَمَن کانَ مِنکُم مَّرِیضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیّامٍ أُخَرَ و عَلَى الَّذینَ یُطِیقونَهُ فِدْیَةٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ و أَن تَصُومُواْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمونَ. [در] روزهایى چند [روزه بگیرید]؛ پس هر که از شما بیمار یا در سفر باشد [به تعداد روزه‏هاى فوت شده] از روزهاى دیگر [را روزه بگیرد]؛ و بر آنان که روزه گرفتن طاقت فرساست، طعام دادن به یک نیازمند [به جاى هر روز] کفاره آن است. و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب، بر طعام نیازمند بیفزاید، برایش بهتر است و روزه گرفتن [هر چند دشوار و سخت باشد] اگر بدانید براى شما بهتر است.184

شَهْرُ رَمَضانَ الَّذیَ أُنزِلَ فیهِ الْقُرآنُ هُدًى لِّلنّاسِ و بَیِّناتٍ مِّنَ الْهُدَى و الْفُرْقانِ فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ و مَن کانَ مَریضاً أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَیّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ و لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ و لِتُکْمِلوا الْعِدَّةَ و لِتُکَبِّروا اللّهَ عَلَى ما هَداکُمْ و لَعَلَّکُمْ تَشْکُرونَ. [این است] ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، قرآنى که سراسرش هدایتگر مردم است و داراى دلایلى روشن و آشکار از هدایت مى‏باشد، و مایه جدایى [حق از باطل] است. پس کسى که در این ماه حاضر باشد باید آن را روزه بدارد، و آنکه بیمار یا در سفر است، تعدادى از روزهاى غیر ماه رمضان را [روزه بدارد]. خدا آسانى و راحت شما را مى‏خواهد نه دشوارى و مشقت شما را. و [قضاى روزه] براى این است: شما روزه‏هایى را [که به خاطر عذر شرعى افطار کرده‏اید] کامل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت فرموده بزرگ شمارید، و نیز براى این که سپاس‏گزارى کنید.185

و إِذَا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبوا لی وَ لْیُؤْمِنوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدونَ. هنگامى که بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] یقیناً من نزدیکم، دعاى دعاکننده را زمانى که مرا بخواند اجابت مى‏کنم؛ پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، تا [به حقّ و حقیقت] راه یابند [و به مقصد اعلى برسند].186

أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسآئِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَّکُمْ و أَنتُمْ لِباسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ کُنتُمْ تَخْتانونَ أَنفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ و عَفا عَنکُمْ فَالآنَ باشِروهُنَّ وَابْتَغُواْ ما کَتَبَ اللّهُ لَکُمْ و کُلوا و اشْرَبوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّیامَ إِلَى الَّلیْلِ و لا تُباشِروهُنَّ و أَنتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللّهِ فَلا تَقْرَبوها کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ.187

و لا تَأْکُلوا أَمْوالَکُم بَیْنَکُم بِالْباطِلِ و تُدْلوا بِها إِلَى الْحُکّامِ لِتَأْکُلوا فَرِیقاً مِّنْ أَمْوالِ النّاسِ بِالإِثْمِ و أَنتُمْ تَعْلَمونَ. و اموالتان را در میان خود به باطل و ناحق مخورید و آن را به عنوان رشوه به سوى حاکمان و قاضیان سرازیر نکنید تا بخشى از اموال مردم را [با حکم آنان] به گناه و معصیت بخورید، در حالى که [زشتى کارتان را] مى‏دانید.188

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَواقِیتُ لِلنّاسِ و الْحَجِّ و لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیوتَ مِن ظُهُورِهَا و لَـکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَ أْتُواْ الْبُیوتَ مِنْ أَبْوابِها وَ اتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ. از تو درباره هلال‏هاى ماه مى‏پرسند، بگو: آنها وسیله تعیین اوقات مردم و [تعیین زمان] حج است. و نیکى آن نیست که به خانه‏ها از پشت آنها وارد شوید [اعراب جاهلى در حال حج از پشت دیوار خانه خود وارد مى‏شدند نه از در ورودى] بلکه نیکى [روش] کسى است که [از هر گناهی] مى‏پرهیزد. و به خانه‏ها از درهاى آنها وارد شوید؛ و از خدا پروا کنید تا رستگار شوید.189

و قاتِلوا فی سَبیلِ اللّهِ الَّذینَ یُقاتِلونَکُمْ و لا تَعْتَدوا إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدینَ. و در راه خدا با کسانى که با شما مى‏جنگند بجنگید، و [هنگام جنگ از حدود الهى] تجاوز نکنید، که خدا تجاوزکاران را دوست ندارد.190

وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُموهُمْ وَأَخْرِجوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجوکُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ و لا تُقاتِلوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى یُقَاتِلوکُمْ فیهِ فَإِن قاتَلوکُمْ فَاقْتُلوهُمْ کَذَلِکَ جَزاءُ الْکافِرینَ. و آنان را [که از شرک و کفر و هیچ ستمى بازنمى‏ایستند] هر کجا یافتید، به قتل برسانید و از جایى که شما را بیرون کردند بیرونشان کنید و فتنه [که شرک، بت‏پرستى، بیرون کردن مردم از خانه و کاشانه و وطنشان باشد] از قتل وکشتار بدتر است. و کنار مسجدالحرام با آنان نجنگید مگر آنکه در آنجا با شما بجنگند؛ پس اگر با شما جنگیدند، آنان را به قتل برسانید که پاداش کافران همین است.191

فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَّحِیمٌ. اگر از فتنه‏گرى وجنگ بازایستند، یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.192

و قاتِلوهُمْ حَتَّى لا تَکونَ فِتْنَةٌ و یَکونَ الدّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمینَ. و با آنان بجنگید تا فتنه‏اى بر جاى نماند و دین فقط ویژه خدا باشد. پس اگر بازایستند به جنگ با آنان پایان دهید و از آن پس تجاوزى جز بر ضد ستمکاران جایز نیست.193

الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ. ماه حرام در برابر ماه حرام است [اگر دشمن حرمت آن را رعایت نکرد و با شما جنگید، شما هم با او بجنگید.] و همه حرمت‏ها داراى قصاص‏اند. پس هر که بر شما تعدّى کرد، شما هم به مثل آن بر او تعدّى کنید، و از خدا پروا نمایید و بدانید که خدا با پرواپیشگان است.194

وَأَنفِقُواْ فی سَبیلِ اللّهِ و لا تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ. و در راه خدا انفاق کنید و [با ترک این کار پسندیده، یا هزینه کردن مال در راه نامشروع] خود را به هلاکت نیندازید، ونیکى کنید که یقیناً خدا نیکوکاران را دوست دارد.195

وَأَتِمُّواْ الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ و لا تَحْلِقُواْ رُؤوسَکُمْ حَتَّى یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ فَمَن کانَ مِنکُم مَّریضاً أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْیَةٌ مِّن صِیامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُکٍ فَإِذا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَیْسَرَ مِنَ الْهَدْیِ فَمَن لَّمْ یَجِدْ فَصِیامُ ثَلاثَةِ أَیّامٍ فِی الْحَجِّ و سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْکَ عَشَرَةٌ کَامِلَةٌ ذَلِکَ لِمَن لَّمْ یَکُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِی الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ شَدیدُ الْعِقابِ.196

حج وعمره را براى خدا به پایان برید، و اگر [به علتى] از انجام آن ممنوع شدید، آنچه را از قربانى براى شما میسر است [قربانى کنید و از احرام در آیید] ؛ و سر خود را نتراشید تا قربانى به محلش برسد؛ و از شما اگر کسى بیمار بود یا در سرش ناراحتى و آسیب داشت [و ناچار بود سر بتراشد، جایز است سر بتراشد و] کفّاره‏اى چون روزه، یا صدقه یا قربانى بر عهده اوست. و هنگامى که [از علل ممنوعیّت] در امان بودید، پس هر که با پایان بردن عمره تمتّع به سوى حج تمتّع رود، آنچه از قربانى میسر است [قربانى کند]. و کسى که قربانى نیابد، سه روزْ روزه، در همان سفر حج و هفت روزْ روزه، هنگامى که بازگشتید بر عهده اوست؛ این ده روز کامل است [و قابل کم و زیاد شدن نیست]. این وظیفه کسى است که [خود و] خانواده‏اش ساکن و مقیم [منطقه] مسجدالحرام نباشد. و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا سخت کیفر است.196

الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فیهِنَّ الْحَجَّ فَلا رَفَثَ و لا فُسوقَ و لا جِدالَ فِی الْحَجِّ و ما تَفْعَلوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللّهُ و تَزَوَّدوا فَإِنَّ خَیْرَ الزّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یا أُوْلِی الأَلْبابِ. حج در ماه‏هاى معین و معلومى است [شوال، ذوالقعده، ذوالحجه] پس کسى که در این ماه‏ها حج را بر خود واجب کرد، [بداند که] در حج، آمیزش با زنان و گناه و جدال [جایز] نیست. و آنچه از کار خیر انجام دهید خدا مى‏داند. و به نفع خود توشه برگیرید که بهترین توشه پرهیزکارى است و اى صاحبانِ خرد از من پروا کنید.197

لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَن تَبْتَغوا فَضْلاً مِّن رَّبِّکُمْ فَإِذا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفاتٍ فَاذْکُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَاذْکُروهُ کَما هَداکُمْ و إِن کُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضّآلِّینَ. بر شما گناهى نیست که [در ایام حج] از پروردگارتان [به وسیله تجارت و داد و ستد] فضل و روزى و منافع مادى بطلبید. و هنگامى که از عرفات کوچ کردید، خدا را در مشعر الحرام یاد کنید. او را یاد کنید همان گونه که شما را هدایت کرد. و همانا شما پیش از این از گمراهان بودید.198

ثُمَّ أَفیضوا مِنْ حَیْثُ أَفاضَ النّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَّحیمٌ. سپس از همانجا که مردم روانه مى‏شوند [به سوى منى] روانه شوید، و از خدا آمرزش بخواهید؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.199

فَإِذا قَضَیْتُم مَّناسِکَکُمْ فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَذِکْرِکُمْ آباءَکُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِکْراً فَمِنَ النّاسِ مَن یَقولُ رَبَّنا آتِنَا فِی الدُّنْیا و ما لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ. پس هنگامى که مناسک حج را انجام دادید، پس خدا را آن گونه که پدرانتان را یاد مى‏کنید یا بهتر و بیشتر از آن یاد کنید. پس گروهى از مردم [کوتاه فکر] مى‏گویند: پروردگارا! به ما در دنیا [کالاى زندگى] عطا کن. و آنان را در آخرت هیچ بهره‏اى نیست.200

وِ مِنْهُم مَّن یَقولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً و فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً و قِنا عَذابَ النَّارِ. و گروهى از آنان مى‏گویند: پروردگارا! به ما در دنیا نیکى و در آخرت هم نیکى عطا کن و ما را از عذاب آتش نگاه دار.201


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد