"روزی یک آیه با قرآن کریم"

حفظ و قرائت قرآن، قرآن پژوهی و مطالعات قرآنی-ادبی

"روزی یک آیه با قرآن کریم"

حفظ و قرائت قرآن، قرآن پژوهی و مطالعات قرآنی-ادبی

یادداشت شصت و پنجم: متن . ترجمه آیات 202 تا 242- ارسال شده

أُولَـئِکَ لَهُمْ نَصِیبٌ مِّمَّا کَسَبُواْ وَاللّهُ سَرِیعُ الْحِسَابِ. اینانند که از آنچه به دست آورده‏اند، نصیب و بهره فراوانى دارند، و خدا حسابرسى سریع است. 202

وَاذْکُرُواْ اللّهَ فِی أَیَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلاَ إِثْمَ عَلَیْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ. و خدا را در روزهاى معلوم و معینى [که یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ماه ذوالحجه ایام وقوف در منى است] یاد کنید. پس هر که در دو روز [واجبات منى را انجام دهد و به کوچ کردن از آن] شتاب ورزد، گناهى بر او نیست، و هر که [تا روز سوم] تأخیر کند، بر او هم گناهى نیست، [اختیار کردن وقوف در منى چه در دو روز، چه در سه روز] براى کسى است که [از محرمات احرام] پرهیز کرده است. و از خدا پروا کنید و بدانید که یقیناً همه شما به سوى او محشور خواهید شد.203

و مِنَ النّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا و یُشْهِدُ اللّهَ عَلَى ما فِی قَلْبِهِ و هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ. و از مردم کسى است که گفتارش در زندگى دنیا تو را خوش آید، و [براى اینکه چنین وانمود کند که زبانش با دلش یکى است] خدا را بر آنچه در دل دارد شاهد مى‏گیرد، در حالى که سرسخت‏ترین دشمنان است.204  

و إِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِها و یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لا یُحِبُّ الفَسادَ. و هنگامى که [چنین دشمن سرسختى] قدرت و حکومتى یابد، مى‏کوشد که در زمین فساد و تباهى به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود کند؛ و خدا فساد و تباهى را دوست ندارد.205

و إِذا قیلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ و لَبِئْسَ الْمِهادُ. و چون به او گویند: از خدا پروا کن، غرور و سرسختى و تعصّب و لجاجت او را به گناه وا مى‏دارد؛ پس دوزخ او را بس است، و یقیناً بد جایگاهى است.206

و مِنَ النّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤوفٌ بِالْعِبادِ. و از مردم کسى است که جانش را براى خشنودى خدا مى‏فروشد [مانند امیرالمؤمنین علیه السلام] و خدا به بندگان مهربان است.207

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ ادْخُلُواْ فِی السِّلْمِ کآفَّةً و لا تَتَّبِعوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبینٌ. اى اهل ایمان! همگى در عرصه تسلیم و فرمان‏برى [از خدا] در آیید، و از گام‏هاى شیطان پیروى نکنید، که او نسبت به شما دشمنى آشکار است.208

فَإِن زَلَلْتُمْ مِّن بَعْدِ ما جاءتْکُمُ الْبَیِّناتُ فَاعْلَموا أَنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ. پس اگر بعد از آنکه دلایل و نشانه‏هاى روشن براى شما آمد، لغزیدید، بدانید که خدا تواناى شکست‏ناپذیر و حکیم است.209

هَلْ یَنظُرونَ إِلاَّ أَن یَأْتِیَهُمُ اللّهُ فِی ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمامِ وَالْمَلآئِکَةُ و قُضِیَ الأَمْرُ و إِلَى اللّهِ تُرْجَعُ الأمورُ. آیا [اهل لغزش] جز این را انتظار دارند که خدا و فرشتگان در سایبان‏هایى از ابر به سوى آنان آیند و کار نابودى آنان تمام شود؟ و همه کارها به سوى خدا بازگردانده مى‏شود.210

سَلْ بَنِی إسْرائیلَ کَمْ آتَیْناهُم مِّنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ و مَن یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللّهِ مِن بَعْدِ ما جاءتْهُ فَإِنَّ اللّهَ شَدیدُ الْعِقابِ. از بنى‏اسرائیل بپرس چه بسیار نشانه‏هاى روشن به آنان عطا کردیم؟ و هرکس نعمت خدا را پس از آنکه به او رسید، تبدیل [به کفر] کند، [بداند] که یقیناً خدا سخت کیفر است.211

زُیِّنَ لِلَّذینَ کَفَرُواْ الْحَیَاةُ الدُّنْیا و یَسْخَرونَ مِنَ الَّذینَ آمَنوا وَالَّذِینَ اتَّقَواْ فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَاللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ. زندگى دنیا در چشم کافران زینت یافته و مؤمنان را مسخره مى‏کنند، در حالى که پروا پیشگان در روز قیامت برتر از آنان هستند، و خدا هر که را بخواهد بى‏حساب روزى مى‏دهد.212

کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَمُنذرِینَ و أَنزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فیمَا اخْتَلَفوا فیهِ و مَا اخْتَلَفَ فیهِ إِلاَّ الَّذینَ أُوتوهُ مِن بَعْدِ ما جاءتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللّهُ الَّذینَ آمَنوا لِمَا اخْتَلَفُواْ فیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللّهُ یَهْدِی مَن یَشاءُ إِلَى صِراطٍ مُّسْتَقیمٍ. مردم گروهى واحد و یکدست بودند، پس [از پدید آمدن اختلاف و تضاد] خدا پیامبرانى را مژده دهنده و بیم رسان برانگیخت و با آنان به درستى و راستى کتاب را نازل کرد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داورى کند. [آن گاه در خود کتاب اختلاف پدید شد] و اختلاف را در آن پدید نیاوردند مگر کسانى که به آنان کتاب داده شد، [این اختلاف] بعد از دلایل و برهان‏هاى روشن و آشکارى بود که براى آنان آمد، [و سبب آن] برترى جویى و حسد در میان خودشان بود. پس خدا اهل ایمان را به توفیق خود، به حقّى که در آن اختلاف کردند، راهنمایى کرد. و خدا هر که را بخواهد به راهى راست هدایت مى‏کند.213

أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُواْ الْجَنَّةَ و لَمّا یَأْتِکُم مَّثَلُ الَّذینَ خَلَوْاْ مِن قَبْلِکُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْساء وَالضَّرّاء و زُلْزِلوا حَتَّى یَقولَ الرَّسولُ وَالَّذِینَ آمَنوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَریبٌ. آیا پنداشته‏اید در حالى که هنوز حادثه‏هایى مانند حوادث گذشتگان شما را نیامده وارد بهشت مى‏شوید؟ به آنان سختى‏ها و آسیب‏هایى رسید وچنان متزلزل و مضطرب شدند تا جایى که پیامبر و کسانى که با او ایمان آورده بودند مى‏گفتند: یارى خدا چه زمانى است؟ [به آنان گفتیم:] آگاه باشید! یقیناً یارى خدا نزدیک است.214

یَسْأَلونَکَ ماذا یُنفِقونَ قُلْ ما أَنفَقْتُم مِّنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَالأَقْرَبینَ وَالْیَتامَى وَالْمَساکینِ وَابْنِ السَّبیلِ و ما تَفْعَلوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلیمٌ. از تو مى‏پرسند: چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر مال و مایه سودمندى که انفاق مى‏کنید باید براى پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و نیازمندان و در راه ماند‏گان باشد، و هر کار نیکى انجام دهید، خدا به آن داناست.215

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ و هُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ و عَسَى أَن تَکْرَهوا شَیْئاً و هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَى أَن تُحِبّوا شَیْئاً و هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ و أَنتُمْ لاَ تَعْلَمونَ. جنگ بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزى را خوش ندارید و آن براى شما خیر است، و بسا چیزى را دوست دارید و آن براى شما بد است؛ وخدا مى‏داند و شما نمى‏دانید.216

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبیرٌ و صَدٌّ عَن سَبیلِ اللّهِ و کُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرامِ و إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِندَ اللّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ و لا یَزالونَ یُقَاتِلونَکُمْ حَتَّى یَرُدّوکُمْ عَن دینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعوا و مَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دینِهِ فَیَمُتْ و هُوَ کافِرٌ فَأُوْلَـئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فِیها خالِدونَ. از تو درباره جنگ در ماه حرام مى‏پرسند. بگو: جنگ در آن [گناهى] بزرگ است، ولى هر نوع بازداشتن از راه خدا و کفرورزى به او و [بازداشتن مردم از] مسجد الحرام و بیرون راندن اهلش از آن، نزد خدا بزرگ‏تر [از جنگ در ماه حرام] است؛ و فتنه از کشتار بزرگ‏تر است. و مشرکان همواره با شما مى‏جنگند تا شما را اگر بتوانند از دینتان برگردانند. و از شما کسانى که از دینشان برگردند و در حال کفر بمیرند، همه اعمال خوبشان در دنیا و آخرت تباه و بى‏اثر مى‏شود، و آنان اهل آتش‏اند و در آن جاودانه‏اند.217

إِنَّ الَّذینَ آمَنوا وَالَّذِینَ هاجَروا و جاهَدوا فی سَبیلِ اللّهِ أُوْلَـئِکَ یَرْجونَ رَحْمَتَ اللّهِ وَاللّهُ غَفورٌ رَّحیمٌ. یقینا کسانى که ایمان آورده و آنان که هجرت کرده و در راه خدا به جهاد برخاستند، به رحمت خدا امید دارند و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.218

یَسْأَلونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ قُلْ فیهِمَا إِثْمٌ کَبیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنّاسِ وَإِثْمُهُما أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِما وَیَسْأَلونَکَ ماذا یُنفِقونَ قُلِ الْعَفْوَ کَذَلِکَ یُبیِّنُ اللّهُ لَکُمُ الآیاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرونَ. درباره شراب و قمار از تو مى‏پرسند، بگو: در آن دو گناهى بزرگ و سودهایى براى مردم است و گناه هر دو از سودشان بیشتر است. و از تو مى‏پرسند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: از آنچه افزون بر نیاز است. خدا این گونه آیاتش را براى شما بیان مى‏کند تا بیندیشید.219

فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ و یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتامَى قُلْ إِصْلاحٌ لَّهُمْ خَیْرٌ و إِنْ تُخالِطوهُمْ فَإِخْوانُکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ و لَوْ شاء اللّهُ لأعْنَتَکُمْ إِنَّ اللّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ. درباره دنیا و آخرت بیندیشید. و از تو درباره یتیمان مى‏پرسند، بگو: اصلاح امور آنان بهتر است، و اگر با آنان معاشرت کنید و امورتان را با امورشان بیامیزید [کارى خداپسندانه است] آنان برادر دینى شما هستند، و خدا فسادگر را از اصلاحگر بازمى‏شناسد. و اگر خدا مى‏خواست شما را به زحمت مى‏انداخت؛ مسلماً خدا تواناى شکست‏ناپذیر و حکیم است.220

و لا تَنکِحُواْ الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ و لأََمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکَةٍ و لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ و لا تُنکِحُواْ الْمُشِرِکینَ حَتَّى یُؤْمِنوا و لَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَیْرٌ مِّن مُّشْرِکٍ و لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُوْلَـئِکَ یَدْعونَ إِلَى النّارِ وَاللّهُ یَدْعو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ و یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرونَ. و با زنان مشرک ازدواج نکنید تا زمانى که ایمان بیاورند. قطعاً کنیز باایمان از زن آزاد مشرک بهتر است، هر چند [زیبایى او] شما را خوش آید. و زنان باایمان را به ازدواج مردان مشرک در نیاورید تا زمانى که ایمان بیاورند. مسلماً برده باایمان از مرد آزاد مشرک بهتر است، هر چند [جمال و مال او] شما را خوش آید. اینان [شما را] به سوى آتش مى‏خوانند، و خدا به سوى بهشت و آمرزش دعوت مى‏کند، و آیاتش را براى مردم بیان مى‏فرماید تا متذکّر شوند.221

و یَسْأَلونَکَ عَنِ الْمَحیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاء فِی الْمَحیضِ و لا تَقْرَبوهُنَّ حَتَّىَ یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ و یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرینَ. از تو درباره حیض مى‏پرسند، بگو : حیض، حالت ناملایم و زیان بارى است؛ پس در زمان حیض از [آمیزش با] زنان کناره‏گیرى کنید، و با آنان نزدیکى ننمایید تا پاک شوند؛ و هنگامى که پاک شدند از جایى که خدا به شما فرمان داده با آنان آمیزش کنید. یقیناً خدا کسانى را که بسیار توبه مى‏کنند، و کسانى را که خود را [با پذیرش انواع پاکى‏ها از همه آلودگى‏ها] پاکیزه مى‏کنند. دوست دارد.222

نِسآؤُکُمْ حَرْثٌ لَّکُمْ فَأْتُواْ حَرْثَکُمْ أَنَّى شِئْتُمْ و قَدِّموا لأَنفُسِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَموا أَنَّکُم مُّلاقوهُ و بَشِّرِ الْمُؤْمِنینَ. زنان شما کشتزار شمایند، هر زمان و هر کجا خواستید به کشتزار خود در آیید. و براى [آخرت] خودتان [از دنیا چیزی] پیش فرستید، و از خدا پروا کنید و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد. پس مؤمنان را بشارت ده.223

و لا تَجْعَلُواْ اللّهَ عُرْضَةً لِّأَیْمانِکُمْ أَن تَبَرّوا و تَتَّقوا و تُصْلِحوا بَیْنَ النّاسِ وَاللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ. و خدا را در معرض سوگندهایى که مى‏خورید قرار ندهید، [به اینکه سوگند بخورید] که نیکى نکنید، و تقوا پیشه نسازید، و میان مردم آشتى ندهید. و خدا شنوا و داناست.224

لاّ یُؤاخِذُکُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فی أَیْمانِکُمْ و لَکِن یُؤاخِذُکُم بِما کَسَبَتْ قُلوبُکُمْ وَاللّهُ غَفورٌ حَلیمٌ. خدا شما را به خاطر سوگندهاى لغوتان [که جدى و حقیقى نیست و عادتاً بدون قصد قلبى بر زبان جارى مى‏شود] مؤاخذه نمى‏کند، ولى شما را به خاطر آنچه دل‏هایتان مرتکب شده مؤاخذه مى‏کند؛ و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.225

لِّلَّذینَ یُؤْلونَ مِن نِّسآئِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَآؤُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفورٌ رَّحیمٌ. براى کسانى که سوگند یاد مى‏کنند از زنان خود دورى گزینند، چهار ماه مهلت است، چنانچه [از سوگند خود] بازگشتند، پس خدا بسیار آمرزنده ومهربان است.226

و إِنْ عَزَمُواْ الطَّلاَقَ فَإِنَّ اللّهَ سَمیعٌ عَلیمٌ. و اگر تصمیم بر طلاق گرفتند [در صورت رعایت شرایط مانعى ندارد]. مسلماً خدا شنوا و داناست.227

وَالْمُطَلَّقَاتُ یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُروءٍ و لا یَحِلُّ لَهُنَّ أَن یَکْتُمْنَ ما خَلَقَ اللّهُ فی أَرْحامِهِنَّ إِن کُنَّ یُؤْمِنَّ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ و بُعولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فی ذَلِکَ إِنْ أَرادوا إِصْلاحاً و لَهُنَّ مِثْلُ الَّذی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ و لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ. زنان مطلقه باید تا سر آمدن سه پاکى انتظار برند [و تا آن وقت شوهر نکنند]. و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند نباید آنچه را خدا در رحم‏هایشان آفریده پنهان دارند. و در این مدت، شوهرانشان به بازگرداندن آنان [به زندگى] سزاوارترند چنانچه خواهان صلح و سازش باشند. و براى زنان، حقوق شایسته‏اى بر عهده مردان است، مانند حقوقى که براى مردان بر عهده زنان است، و مردان را بر زنان به درجه‌ای برتری است. و خدا تواناى شکست‏ناپذیر و حکیم است.228

الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساکٌ بِمَعْروفٍ أَوْ تَسْریحٌ بِإِحْسانٍ و لا یَحِلُّ لَکُمْ أَن تَأْخُذوا مِمّا آتَیْتُموهُنَّ شَیْئاً إِلاّ أَن یَخافا أَلاّ یُقِیما حُدودَ اللّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاّ یُقِیما حُدودَ اللّهِ فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْکَ حُدودُ اللّهِ فَلا تَعْتَدوهَا و مَن یَتَعَدَّ حُدودَ اللّهِ فَأُوْلَـئِکَ هُمُ الظّالِمونَ. طلاقِ [رجعى] دوبار است. [شوهر در هر مرتبه] باید [همسرش را] به طور شایسته و متعارف نگه دارد یا به نیکى و خوشى رها کند. و براى شما حلال نیست از آنچه [به عنوان مهریه] به آنان پرداخته‏اید چیزى را بازستانید، مگر آنکه هر دو بترسند که حدود و مقرّرات خدا را [در روش همسردارى] برپا ندارند. پس شما [حاکمان شرع] اگر بترسید که آن دو نفر حدود خدا را برپا ندارند در آنچه زن براى رهایى خود [عوض طلاق] فدیه بپردازد، گناهى بر آنان نیست. اینها حدود خداست؛ پس از آنها تجاوز نکنید و کسانى که از حدود خدا تجاوز کنند، آنان بى‏تردید ستمکارند.229

فَإِن طَلَّقَها فَلا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّىَ تَنکِحَ زَوْجاً غَیْرَهُ فَإِن طَلَّقَها فَلا جُناحَ عَلَیْهِما أَن یَتَراجَعا إِن ظَنّا أَن یُقِیما حُدُودَ اللّهِ و تِلْکَ حُدودُ اللّهِ یُبَیِّنُها لِقَوْمٍ یَعْلَمونَ. پس اگر [بعد از دو طلاق و رجوع، بار سوم] او را طلاق داد، آن زن بر وى حلال نخواهد بود، مگر آنکه با همسرى غیر از او ازدواج کند. و اگر [همسر دوم] او را طلاق داد بر وى و شوهر اول گناهى نیست که به یکدیگر باز گردند، در صورتى که امیدوار باشند حدود الهى را رعایت مى‏کنند. و اینها حدود خداست که آن را براى گروهى که دانایند بیان مى‏کند.230

و إذا طَلَّقْتُمُ النَّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکوهُنَّ بِمَعْروفٍ أَوْ سَرِّحوهُنَّ بِمَعْروفٍ وَلاَ تُمْسِکوهُنَّ ضِراراً لَّتَعْتَدوا و مَن یَفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ و لا تَتَّخِذوا آیاتِ اللّهِ هُزُواً وَاذْکُروا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ و ما أَنزَلَ عَلَیْکُمْ مِّنَ الْکِتابِ وَالْحِکْمَةِ یَعِظُکُم بِهِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَموا أَنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ. و هنگامى که زنان را طلاق دادید و به پایان عدّه خود نزدیک شدند، آنان را [با رجوع کردن] به طور شایسته و متعارف نگه دارید یا [با ترک رجوع] به نیکى و خوشى رها کنید. و آنان را براى آزار رساندن و زیان زدن نگه ندارید تا بر آنان تعدّى و ستم کنید. و هر که چنین کند قطعاً به خود ستم کرده است. و آیات خدا را به مسخره نگیرید و نعمت خدا را بر خود و آنچه از کتاب و حکمت بر شما نازل کرده که شما را به آن پند مى‏دهد به یاد آرید. و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز داناست.231

و إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساء فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا تَعْضُلوهُنَّ أَن یَنکِحْنَ أَزْواجَهُنَّ إِذا تَرَاضَوْاْ بَیْنَهُم بِالْمَعْروفِ ذَلِکَ یوعَظُ بِهِ مَن کانَ مِنکُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکُمْ أَزْکَى لَکُمْ و أَطْهَرُ وَاللّهُ یَعْلَمُ و أَنتُمْ لا تَعْلَمونَ. و زمانى که زنان را طلاق دادید و به پایان عدّه خود رسیدند، آنان را از ازدواج با شوهران سابق خود در صورتى که میان خودشان به روشى شایسته و متعارف توافق کنند باز مدارید. با این [حکم،] کسانى از شما که به خدا و روز قیامت ایمان دارند، پند داده مى‏شوند. این براى شما سودمندتر وپاکیزه‏تر است؛ وخدا [مصالح شما را در همه امور] مى‏داند وشما نمى‏دانید.232

وَالْوَالِدَاتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنَّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَن یُتِمَّ الرَّضاعَةَ و علَى الْمَوْلودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ و کِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْروفِ لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاّ وُسْعَها لا تُضآرَّ والِدَةٌ بِوَلَدِهَا و لا مَوْلودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ و عَلَى الْوارِثِ مِثْلُ ذَلِکَ فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَن تَراضٍ مِّنْهُما وَتَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیْهِمَا و إِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعوا أَوْلادَکُمْ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِذا سَلَّمْتُم مَّا آتَیْتُم بِالْمَعْروفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَموا أَنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلونَ بَصیرٌ. و مادران باید فرزندانشان را دو سال کامل شیر دهند. [این حکم] براى کسى است که مى‏خواهد دوران شیرخوارگى [کودک] را تکمیل کند. تأمین خوراک و پوشاک مادران شیردهنده به طور شایسته و متعارف بر عهده پدر فرزند است. هیچ کس جز به اندازه توانش تکلیف نمى‏شود. نباید مادرى به خاطر فرزندش زیان بیند، و نه پدرى براى فرزندش دچار ضرر شود. و [چنانچه پدر کودک از دنیا برود] هزینه مادر و کودک به اندازه متعارف [از میراث به جا مانده] بر عهده وارث است. و اگر پدر و مادر بر اساس توافق و مشورتشان بخواهند کودک را [قبل از دو سال] از شیر بگیرند، گناهى بر آنان نیست. و اگر بخواهید براى فرزندانتان دایه بگیرید گناهى بر شما نیست، در صورتى‏که مزدى را که باید بدهید به طور شایسته و متعارف بپردازید.و از خدا پروا کنید و بدانید یقیناً خدا به آنچه انجام مى‏دهید بیناست.233

وَالَّذینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ و یَذَرونَ أَزْواجاً یَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ و عَشْراً فَإِذا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فِیما فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللّهُ بِما تَعْمَلونَ خَبیرٌ. و کسانى از شما که مى‏میرند و همسرانى باقى مى‏گذارند، باید همسرانْ چهارماه و ده روز انتظار برند [و از شوهر کردن خوددارى ورزند]؛ پس چون به پایان مدتشان رسیدند، در آنچه درباره خودشان به طور شایسته و متعارف [نسبت به ازدواج یا ترک آن] انجام دهند بر شما [حاکمان، وارثان متوفّى و اقوام زنان] گناهى نیست؛ و خدا از آنچه انجام مى‏دهید آگاه است.234

و لا جُناحَ عَلَیْکُمْ فیما عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّساء أَوْ أَکْنَنتُمْ فی أَنفُسِکُمْ عَلِمَ اللّهُ أَنَّکُمْ سَتَذْکُرونَهُنَّ و لَـکِن لاّ تُواعِدوهُنَّ سِرّاً إِلاَّ أَن تَقُولوا قَوْلاً مَّعْرُوفاً و لا تَعْزِموا عُقْدَةَ النِّکاحِ حَتَّىَ یَبْلُغَ الْکِتابُ أَجَلَهُ وَاعْلَموا أَنَّ اللّهَ یَعْلَمُ ما فی أَنفُسِکُمْ فَاحْذَروهُ وَاعْلَموا أَنَّ اللّهَ غَفورٌ حَلیمٌ. در سخنانى که هنگام خواستگارى زن‏ها[یى که در عدّه وفات‏اند] بدون صراحت و وضوح گویید [مانند اینکه من زن دوستم و به زنى که داراى چنین صفاتى باشد علاقه‏مندم] یا قصد ازدواج با آنان را در دل پنهان دارید، گناهى بر شما نیست. خدا مى‏داند که شما به زودى آنان را [بر اساس میل فطرى و خواسته طبیعى] یاد خواهید کرد؛ ولى با آنان در پنهانى و خلوت قرار ازدواج نگذارید، جز آنکه گفتارى پسندیده [و بدون صراحت و وضوح] بگویید. و هرگز تصمیم بستن عقد ازدواج نگیرید تا عدّه وفات به پایان رسد، و بدانید که خدا آنچه در دل دارید مى‏داند؛ بنابراین از او بپرهیزید و بدانید که خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.235

لا جُناحَ عَلَیْکُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّساء ما لَمْ تَمَسّوهُنُّ أَوْ تَفْرِضوا لَهُنَّ فَرِیضَةً و مَتِّعوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ و عَلَى الْمُقْتِرِ قَدْرُهُ مَتاعاً بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى الْمُحْسِنینَ. اگر زنان را پیش از آمیزش یا تعیین مهریه طلاق دادید [در این طلاق] بر شما گناهى نیست؛ و [بر شما واجب است] آنان را [از مال خود] بهره‏اى شایسته و متعارف دهید؛ توانگر به اندازه خویش و تنگدست به اندازه خویش که این حقّى لازم بر عهده نیکوکاران است.236

و إِن طَلَّقْتُموهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسوهُنَّ و قَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِیضَةً فَنِصْفُ ما فَرَضْتُمْ إَلاّ أَن یَعْفُونَ أَوْ یَعْفُوَ الَّذِی بِیَدِهِ عُقْدَةُ النِّکاحِ وَ إن تَعْفوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى و لا تَنسَوُا الْفَضْلَ بَیْنَکُمْ إِنَّ اللّهَ بِما تَعْمَلونَ بَصیرٌ. و اگر آنان را پیش از آمیزش طلاق دهید در حالى که براى آنان مهرى تعیین کرده‏اید، پس [واجب است] نصف آنچه تعیین کرده‏اید [به آنان بپردازید] ، مگر آنکه خود آنان یا کسى که پیوند ازدواج به دست اوست [مانند ولى یا وکیل] آن را ببخشند. و گذشت و بخشش شما [که تمام مهریه را به زن بپردازید] به پرهیزکارى نزدیک‏تر است. و فزون بخشى و نیکوکارى را در میان خودتان فراموش نکنید که خدا به آنچه انجام مى‏دهید بیناست237

حافِظوا عَلَى الصَّلَواتِ والصَّلاةِ الْوُسْطَى و قوموا لِلّهِ قانِتینَ. بر همه نمازها و به ویژه نماز میانه [نماز ظهر] محافظت کنید، و [هنگام عبادت] فروتنانه براى خدا قیام کنید.238

فَإنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُکْباناً فَإِذا أَمِنتُمْ فَاذْکُرُواْ اللّهَ کَما عَلَّمَکُم مَّا لَمْ تَکُونوا تَعْلَمونَ. پس اگر [از دشمن یا حیوانات درنده یا خطر دیگر] ترس داشتید، [نماز را] پیاده یا سواره بخوانید و هنگامى که امنیت یافتید، خدا را یاد کنید، نمازى که آن را در ضمن سایر برنامه‏هاى دینى که داناى به آنها نبودید، به شما آموخت.239

وَالَّذِینَ یُتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ و یَذَرونَ أَزْواجاً وَصِیَّةً لِّأَزْواجِهِم مَّتاعاً إِلَى الْحَوْلِ غَیْرَ إِخْراجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ فی ما فَعَلْنَ فی أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْروفٍ وَاللّهُ عَزیزٌ حَکیمٌ. و کسانى از شما که مرگشان نزدیک مى‏شود و همسرانى به جا مى‏گذارند، باید براى همسرانشان وصیت کنند که آنان را تا یک سال بدون بیرون کردن از خانه از هزینه زندگى بهره‏مند سازند. پس اگر [به اختیار خود] بیرون رفتند، در آنچه نسبت به خود [از ازدواج یا انتخاب شغل] به طور شایسته و متعارف انجام دهند، بر شما [وارثان میّت به سبب نپرداختن هزینه زندگى آنان] گناهى نیست؛ و خدا تواناى شکست‏ناپذیر و حکیم است.240

و لِلْمُطَلَّقاتِ مَتاعٌ بِالْمَعْروفِ حَقّاً عَلَى الْمُتَّقینَ. و [سزاوار است شوهران] به قدر متعارف، کالا و وسایل زندگى به زنان طلاق داده شده پرداخت کنند که این حقّى لازم بر عهده پرهیزکاران است.241

کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلونَ. این گونه خدا آیاتش را براى شما بیان مى‏کند، باشد که بیندیشید. 242


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد